سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شیمی رازی 91
سلامی چو بوی خوش هیدروکربنهای اروماتیک.امیدوارم محلول زندگیتان همواره شفاف و معادلات زندگیتان پیوسته و موازنه شده باشد وپیوند خانوادگیتان یونی ترین پیوندها و بختتان همواره به سفیدی سدیم کلرید ومحلول زندگیتان از عشق فرا سیرشده باشد.بابیشترین درصد خلوص به یادتان هستم و با بالاترین غلظت به شما خوش امد میگویم. 
قالب وبلاگ
پیوندهای روزانه


[ پنج شنبه 92/4/13 ] [ 3:6 عصر ] [ زهره ویسی ] [ نظرات () ]
ترول های جدید www.trollparsi.ir


[ چهارشنبه 92/4/12 ] [ 12:13 عصر ] [ زهره ویسی ] [ نظرات () ]
ما دهه هفتادی ها هم که نسل سوخته بودیم!!



[ سه شنبه 92/4/11 ] [ 3:21 عصر ] [ زهره ویسی ] [ نظرات () ]

خیلی قشنگه حتما بخونید


کارت پستال درخواستی طراحان

کارت پستال درخواستی طراحان


عاشقانه های دل شیدا

عاشقانه های دل شیداعاشقانه های دل شیدا
منبع:دانشجویان فقه حقوق ایرانشهر

 تصاویر زیباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نویسان،آپلودعکس، کد موسیقی، روزگذر دات کام http://www.roozgozar.com


[ دوشنبه 92/4/10 ] [ 6:39 عصر ] [ زهره ویسی ] [ نظرات () ]

[ یکشنبه 92/4/9 ] [ 2:6 عصر ] [ زهره ویسی ] [ نظرات () ]

[ دوشنبه 92/4/3 ] [ 3:11 عصر ] [ زهره ویسی ] [ نظرات () ]

مهدیا...                                                                                                                                                                           سرعاشق شدنم لطف طبیبانه توست...ورنه عشق توکجا،این دل بیمار کجا...کاش در نافله ات نام مراهم ببری...که دعای توکجا،عبد گنهکار کجا...{اللهم عجل لولیک الفرج}   تنهادلخوشیم مستحبی ست که جوابش واجب است:السلام علیک یابقیه الله...


[ دوشنبه 92/4/3 ] [ 12:20 صبح ] [ سعیده امیری ] [ نظرات () ]

مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی می‌کند و تا کنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است.پس یکی از افرادشان را نزد او فرستادند.

 

مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تا کنون هیچ کمکی به خیریه نکرده‌اید. نمی‌خواهید در این امر خیر شرکت کنید؟

 

وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید متوجه شدید که مادرم بعد از یک بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگی‌اش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمی‌کرد؟

 

مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمی‌دانستم. خیلی تسلیت می‌گویم.

 

وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو پایش را از دست داده و دیگر نمی‌تواند کار کند و زن و 5 بچه دارد و سالهاست که خانه نشین است و نمی‌تواند از پس مخارج زندگیش برآید؟

 

مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه . نمی‌دانستم. چه گرفتاری بزرگی...

 

وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سالهاست که در یک بیمارستان روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینه‌های درمانش قرار دارد؟

 

مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمی‌دانستم این همه گرفتاری دارید...

 

وکیل: خوب. حالا وقتی من به این ها یک ریال کمک نکرده‌ام، شما چه طور انتظار دارید به خیریه شما کمک کنم؟؟؟؟؟؟!!!!!!


[ شنبه 92/4/1 ] [ 7:16 عصر ] [ زهره ویسی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

سلام.زهره ویسی هستم مدیر وبلاگ.از اینکه به کلبه شیمیدان های کوچک تشریف اوردین ممنونم.خوشحال میشم نظراتتون رو در مورد وبلاگ و یا ارسال مطالب علمی با من در میان بذارین:zohrehveisi91@gmail.com
موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 36
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 88727